پراکنش کلماتی چند از دهانی نامعین. کشکولی بدون کشک و کول. سازمانی بی سر و ته ولی منظم تر از تمام حکومتهای ایرانی بعد از فروپاشی کمونیستم
Tuesday, October 13, 2009
زیر-بنایی
جناب علی آبادی به سمت مشاور اومور زیر بنایی منصوب شدن. به به.
محض اطلاعات خودم می خواستم بپرسم این زیربنایی به اون زیربنای خونه که میگن مثلاً چهل متره ربطی داره؟ یا ربط به بنّایی داره که مثلاً دیفال روم به دیوار روشویی رو خراب می کنن و جاش آشپزخونه اوپن می ذارن؟
نه. حالا خداییش از واقعنی توی کارای زیربنایی دقیقاً چیکار میکنن؟ به زیربنای این کشور رسیدگی می کنن؟ یعنی یه چیزی تو مایه های تیشه به ریشه زدن و از این حرفا؟
آخ آخ آخ. زبونم لال بشه الهی. مگه جناب دکتر و دوستان به جز آبادی مملکت به چیز دیگه هم فکر می کنن؟
البته یه نیمهء شیطانی در گوشم زمزمه می کنه آبادانی به معنی تبدیل شهرها به آبادی یا فوقش دهات
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment