Sunday, June 28, 2009

دعوا برای تصاحب انقلاب

1
انقلاب ما انفجار نور بود.
ما برای مکارم اخلاق انقلاب کردیم.
ما برای از بین بردن استعمار و استثمار انقلاب کردیم.


2
تاریخ انقلاب را مرور کنید
مهندس بازرگان که اصولاً جزو دولت های بعد از انقلاب شناخته نمی شود و جیز و اخ و از اینجور حرفها. حزب نهضت آزادی هم که یه چیزی تو مایه های کنیز طباخ خونه هر تقی به توقی میخوره اول اونها رو یه کتکی میزنن (مثلاً ماجرای درگیری های اخیر که دکتر یزدی رو توی تخت بیمارستان دستگیر کردن در حالیکه کمترین دخالت و اظهار نظری نکرده بود).
بنی صدر هم که خوب قربون شکل ماهش با اون لباس زنونه و چشمای سیاهش عجب جیگری بوده موقع فرار.
دولت آقای رجایی هم که نیامده رفت. جوهر حکمش خشک نشده بود که قربانی تسویه حسابهای حزبی شد. البته چون خیلی به موقع از خدمت مرخص شد دیگه جز مرتدین حساب نمیشه (از قدیم گفتن عشق خوب عشقیه که توی قبر باشه تا خیالت از آغوش دیگرون راحت باشه)
دولت بعدی هم که دولت هیچکس نبود جز آقای موسوی که آقای دکتر هیچ مجیزی نبود که براش نخونده باشه از فشار و اختناق و دزدی و ارتشاء و فساد و تخریب اقتصادی و الخ.
دولت آقای هاشمی هم که فهمیدیم اصولاً دولت اشراف زاده ها و مال مردم خوار ها و اینها بوده. حالا دوران ریاست مجلس ایشان هم به کنار.
دولت آقای خاتمی هم که حکومت کفار بوده به قول میس رجبی. حکایت آقای ناطق هم که تازه داره خوندنی میشه که یه روزی خوب بود و این روزها تهمتی نیست که بهش نزده باشن.
هویجوری ییهویی از آسمون خدا دلش سوخت برامون آقای دکتر رو نازل کرد. چقدر ناناز بود این دولت باشه به حساب ما.

3
در حکایتی جناب سعدی گفت
جوانی به پدر شکایت برد که به فلان آخوند گفتم کافر او هم جواب داد اگر من کافر باشم تو حرامزاده ای.
پدر جواب داد: راست می گوید. او عقد من و مادرت را جاری کرده.

4
نمی دونم دیگه چی باقی مونده؟ یعنی این سی سال، هر چی بوده دروغ بوده؟ از همون روز اول؟
اگه این سی سال دروغ بوده، پس دیگه انقلاب اسلامی چی ازش باقی می مونه که بخواهیم بگیم ما طرفدار انقلاب اسلامی هستیم؟
با این موج تهمت و توهین، دیگه چه معیاری باقی می مونه برای انقلابی بودن و ضد انقلاب بودن؟
به این قوم خوش زبون رو بدی کم کم امام و رهبر رو هم مورد تفقد قرار میدن.

5
خیلی جدی میگم.
آقای رئیس جمهور
شما خود در راس همه صحبتها هستید.
این موج تهمت که خود راه انداختید، جز دامن خود شما را نخواهد سوزاند.

...

مایکل جان
آرام بخواب
چرا که رقاص های ما همه بیدارند

Saturday, June 27, 2009

به به

كسي كه دستور ولي‌فقيه را نشنيده بگيرد، دستور امام معصوم را زير پا گذاشته است و مخالفت با دستور امام معصوم، مخالفت با دستور خداست / تظاهرات غيرقانوني خلاف قانون است و چون آقا هم نهي كرده است، خلاف شرع است.

متن خبر

واقعاً مش اوف شدم

Friday, June 26, 2009

لبخند

فکرشو بکن چقدر خنده داره.

دولت گمانه زنی ها در مورد ترکیب دولت بعدی رو رد می کنه.
وزرایی که می دونن تا چند هفته دیگه باید اتاق کارشون رو عوض کنن.
و مجلسیانی که منتظر دیدار مجدد آقای احمدی نژادند و دفاع های جانانه از وزرایی است که شاید کمتر از چند ماه دیگه به دستور خود آقای دکتر از کار برکنار بشن.

Tuesday, June 23, 2009

بخوانید و لذت ببرید

خوب. شنود گذاشتن روی ارتباطات مردم که وارد شدن به حریم خصوصی شون حساب نمیشه. میشه؟ این کار فقط برای آمریکایی ها حرامه و زشته و جیز و اخ حساب میشه. برای بعضی دوستان اینکار مباح و بلکه ثواب هم داره. چون می تونن توی مکالمات خصوصی آدمها هم وارد بشن و یه امر به معروف مختصری داشته باشن. بالاخره برای اون دنیاشون مفیده.

چرا؟

از یادداشت های یک مسافر تازه از مریخ رسیده:

من نمی فهمم. واقعاً درک نمی کنم. ده روزه که ارتباطات روز به روز بدتر میشه. اول که سیستم اس ام اس قطع شد. بعد هم در دسترس نبودن تلفنها در عصر و شب. سرعت اینترنت و فیلتر کردن انواع و اقسام سایت ها و وبلاگها. داستان چیه؟ واقعاً ما داریم برای چه چیزی اینهمه صورت حساب پرداخت می کنیم؟

شهر ما - خانه ما - افشای اغتشوش گران

در این تصویر شما اغتشاش گران یا همان خس و خاشاکی که جناب رئیس فرمودن رو مشاهده می کنید که خیابان های این شهر را نا امن کرده اند
...

اگر از این خس و خاشاک ها نام و نشانی سراغ دارید حتماً به ما اطلاع دهید تا با جارو و خاک انداز برویم و جمعشان کنیم.

Monday, June 22, 2009

ای کاش

دروغ نیست.
ما خس و خاشاکی بیش نیستیم.
اما کاش کس دیگری از زبان خدا این را برای ما می گفت. چون ما فقط در برابر خدا خود را خس و خاشاک می دانیم.

دروغ نیست.
ما چندان مسلمانان خوبی نیستیم.
اما کاش کس دیگری این تسویه حساب را قبل از قیامت می کرد. چون ما فقط در برابر خدا چنین احساسی داریم و نه در برابر یک دروغگوی سیاستمدار.

دروغ نیست.
ما لایق مردن هم هستیم. ما لایق اشد مجازات هستیم.
اما کاش کس دیگری نقش آتش خداوند را برای ما بازی می کرد که لااقل سر سوزنی عادل باشد. چون ما برای پس دادن تاوان گناهانمان عادل تر از خدا سراغ نداریم.

دروغ نیست.
حالا که همه پذیرفته اند که شاید فقری در این کشور باشد.
حالا که همه پذیرفته اند که شاید فسادی هم در دولت مشاهده شود.
حالا که همه پذیرفته اند که شاید در انتخابات تقلب هرچند جزئی رخ داده باشد.
اما کاش رئیس این دولت عوض شده بود و الان ما بجای اشک ریختن روی خون آدمهایی که نمی دانند برای چه کشته شدند، می توانستیم لبخندکی هرچند کمرنگ و بیفایده بزنیم و فکر کنیم که چه فرقی می کرد؟

کاش حداقل آنها که کشته شدند می دانستند که راه رفتن در خیابان، هرچند پرسرصدا تاوانی به قیمت جانشان دارد. چون کس دیگری در خارج از کشور گفته که آنها کار خوبی می کنند و خوشحال است و شاید کسی در جایی آتشی هم روشن کرده باشد.
کاش آنها که کشته می شدند، می دانستند که چگونه سند مستدل و مکتوبی پیدا کنند که بتوانند ثابت کنند تقلب رخ داده. تقلبی که نمی دانند چگونه و کجا، اما مطمئن هستند که رخ داده.
کاش آنها که اعتراض داشتند هم یک صدا و سیمای اختصاصی و برحق داشتند که بتوانند ده دقیقه ای اعتراضشان را به گوش همه برسانند.

کاش خلوتی این صبح های ماتم زده از ترس و درگیری های شبانه نبود و خوشحال می شدیم که شاید کسی توانسته ترافیک را کم کند.
کاش می توانستم باور کنم که در یک کشور آزاد زندگی می کنم. لااقل بخاطر یک مشت درگیری ده روز از تمام امکانات ارتباطی دنیای مدرن محروم نمی شدم و تلفنم شنود نمی شد.
کاش می توانستم باور کنم که حقی دارم و می توانم شکایت کتبی ام را به در وزارت کشور برسانم و از فاصله دویست متری پلیس با تفنگ من را وادار به دور شدن نمی کرد.

بترسید از آن زمان که زمین زبان باز کند و گفته شود آن اسرار که گفته نشده.

Saturday, June 20, 2009

اینترنت خیابانی

میگن این سایت بصورت کاملاً غیرتقلبی متعلق به آقای میرحسین خان شکست خورده نیست. خوب هر کسی میخواد فکر کنه آخه واسه چی باید یه سایت تقلبی برای آق مهندس درست کنن، خوب نره یه سر به اونجا بزنه. بلکه بره یه سر میدون انقلاب ببینه دقیقاً موضوع از چه قراره.

بابا دقتت منو کشته

دیروز ایشون فرمودن تقلب نشده. معلوم شد ما هم راست می گفتیم.
خوب ما که سئوال بدی نکردیم. گفتیم ما هنوز عرضه مون نرسیده یه گزارش از کارگاه بگیریم. آقایون چه جوری و با چه تکنولوژی تونستن چندهزار تا صندوق رو توی دو سه ساعت شمارش بکنن، گزارش بگیرن و جمع بندی بکنن؟ راسیاتش دارم بو میکشم ببینم رد پایی از اون سوپورکامپیوتر معروف فوق محرمانهء ایرانی که می گفتن پیدا می شه یا نه؟

Monday, June 15, 2009

میلیون

بنابر خبرهای واصله جشن شکرگذاری و تشکر از خداوند و کلیه ملائکهء حاضر در انتخابات بخاطر کمکهای بیدریغ آن جنابان در خلق این حماسه پرشکور جهت پیروزی بر ملت ایران در میدان ولیعصر تهران برگزار شد.

کارشناسان دلیل انتخاب میدان ولیعصر به جای میدان آزادی را بزرگتر بودن میدان ولیعصر ذکر نمودند و گفتند جناب رئیس نگران مسافرانی بوده که ممکن بوده به پروازهایشان نرسند و صد البته این جمعیت میلیونی ممکن بود توی میدان آزادی جا نشوند و سیل جمعیت خانه های اطراف را ویران کند.

به گفته برخی ناظران امکانات پذیرایی برای 24 میلیون نفر مهیا شده بود که متاسفانه بعد از پذیرایی مشخص شد جمع حاضران 7 تا 8 میلیون نفر بیش از میزان پیش بینی شده بود.
این ناظران در مورد کیفیت واحد میلیون که در آمار فوق ذکر شده نظری ندادند.

Saturday, June 13, 2009

باور کنید


باور کنید هیچ توطئه ای در کار نیست. من شخصاً تایید می کنم که انتخابات در نهایت سلامت برگزار شده.
اما خوب چه کنیم دیگه. به قول معروف امان از دست این خبرنگارها.
چرا؟
جمعه 22 خرداد حوالی ساعت 13



حوالی شش و نیم عصر، در حالی که هنوز انتخابات تمام نشده است:




خوشحال شدید؟ آرای این کاندیدای عدالت خواه که معلوم نیست کدام یک از آن چهار شگفت انگیز هستند، قبل از پایان انتخابات توسط خبرگزاری فارس شمرده شده بوده.
خوب... و اما ادامه داستان ما...
ظاهراً شمارش آرا شروع می شود و وزیر کشور با خوشحالی مشغول مخابره است
شنبه حدود 24 دقیقه بامداد:


یعنی تا ساعت دوازده و نیم حدود هشت هزار صندوق شمارش شده بودند و جمع آراء حدود 5 میلیون رای بوده (متوسط 564 رای در هر صندوق) که ...
شنبه 31 دقیقهء بامداد:


خوب خیلی به دل نگیرید. کنتور خبرگزاری فارس خیلی تند تر از تمام صندوق های کشور می زند. ساعت دوازده و نیم هنوز خیلی از صندوق ها مشغول خمیازه کشیدن بودند که خبرگزاری فارس 28 میلیون رای را شمرده بود.
و البته فقط ده دقیقه بعد، خبرگزاری فارس موفق شده بود که 33 میلیون رای را بشمارد. البته فکر کنم به این نتیجه رسیدند که کمی تند شمرده اند و باید به حرف وزارت کشور بیشتر دقت کنند. این بود که فید RSS از خبر باقی ماند و خبر اصلی از سایت فارس پاک شد:


پیدا کردن این خبر علیرغم پاک شدن از سایت فارس هنوز در فیدخوان هایی مانند گوگل ریدر خیلی ساده است. فقط کافی است لینک خبرگزاری فارس را مشترک شوید به آرشیو فیدهای قدیمی آن که خود گوگل ریدر ذخیره کرده است مراجعه کنید.
صد البته وزارت کشور تازه چند دقیقه بعد تازه اعلام کرد که 16 هزار صندوق شمرده شده و جمع آرا به 10234431 رای رسیده (635 رای در هر صندوق)
ساعت 57 دقیقه بامداد:


یعنی سیستم اطلاعاتی وزارت کشور توانسته بود ظرف 34 دقیقه اطلاعات 7234 صندوق را دریافت نموده و جمع بندی نماید.
خوب... برای خبرگزاری فارس ماجرا دیگر هیجانی ندارد. آنها آرای مردم را شمرده اند و نتایج را خیلی زودتر خبر داشته اند. دو ساعت بعد...
ساعت 3 و 11 دقیقه بامداد:


یعنی طی 3 ساعت نزدیک به یازده هزار صندوق دیگر هم شمرده شده و جمع بندی شده اند. (متوسط 758 رای در هر صندوق).
خوب من از داستان گفتن خسته شدم. ظاهراً دیگر آقای دکتر دانشجو هم خسته شده. این بود که دیگر پیگیری خاصی وجود نداشت تا اینکه ساعت 6 صبح وزارت کشور موفق شد بالاخره 28 میلیون رای را بشمرد.
و در نهایت ظهر امروز، قبل از درگیری های خیابان فاطمی و ولیعصر، آخرین آمار اینها بود:


بله. و به این ترتیب معلوم شد که خبرگزاری فارس نه تنها در سرعت شمارش آرا خیلی جلوتر از بقیه بوده، بلکه بسیار هم دقیق شمرده بود. چون همان نسبت همیشگی 60 درصدی رعایت شد.


این هم یک تحلیل آماری. هدف من از این نوشتار فقط زیر سئوال بردن خبرگزاری فارس بود. شما هر تفسیر دیگری دلتان می خواهد به خودتان مربوط است.



بعد از انتخابات

ساعت 15:30
در دفتر نشسته ایم. از یک ساعت پیش جمعیت در دوراهی یوسف آباد موج می
زند. درگیری هایی هست. پلیس ضد شورش با باتوم مشغول توجیه کردن مردم است.

what is going on

می دانید جالبترین خبر در مورد شمارش آرا چی بود؟
خبرگزاری فارس از نتیجه شمارش آرا خیلی زودتر از من و شما مطلع بوده.
لابد می پرسید چرا؟

اگر با تکنولوژی آر اس اس کار کرده باشید، یعنی از سایتی مانند گوگل ریدر استفاده کنید، می دانید که گوگل ریدر فید های آر اس اس را می خواند. اما نکته جالبی که در این تکنولوژی وجود دارد، که البته به عنوان یک نقطه ضعف آن مطرح می شود، اگر فید اصلی از سایت مرجع پاک شود هم برنامه آر اس اس ریدر (مثلاً همان گوگل ریدر) این نکته را متوجه نمی شود و متن خبر ارجاع شده را نگه می دارد.
حالا دوباره به عکس بالا نگاه کنید و خبری که دور آن خط تیره دارد را دوباره بخوانید و ببینید مربوط به چند ساعت پیش است. ساعت روی مونیتور کامپیوترم را هم پاک نکردم تا ببینید در چه ساعت آن را ذخیره کرده ام.
این عکس را ساعت 3 بعد از ظهر گرفتم. یعنی زمانی که متن خبر در سایت
خبرگزاری فارس وجود نداشت اما گوگل ریدر وجود آن را تایید می کرد. این خبر 14 ساعت پیش، یعنی در آغاز شمارش آرا منتشر و بلافاصله حذف شده است.

اس ام اس ها چرا قطع هستند؟

چه با مزه
همین جوری کاملاً اتفاقی ییهویی شب انتخابات کل سرویس اس ام اس کشور توی
تمام سرورها از کار می افته
بعدش دو روز بعد مخابرات شروع می کنه به شعر خوندن که کی بود کی بود من نبودم؟
تازه اعلام میکنه که خودشون هم خبر ندارن چرا کل سرویس اس ام اس از کار افتاده.

شما نظر بدهید
الف) این هم یکی از همون سیاه بازی هاست
ب) خوب استفاده از نرم افزار قفل شکسته همین اتفاقات رو هم بوجود میاره
ج) اس ام اس چیه؟ منظورت همون پیامکه؟
د) ای بابا خوب اینکه کاری نداره. یه صورتحساب دویست هزارتومنی بدین
مشترکین محترم یه نرم افزار قفل شکسته جدید بخرین دیگه.

و این داستان ادامه دارد
...

مناظرات

دردناک ترین اس ام اس طنزی که دریافت کردم این بود:

از مناظره های انتخاباتی دریافتیم که کشتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
سی سال است که به دست دزدان دریایی هدایت می شود

آقایان سیاستمدار عزیز: از دسترنج خودتان لذت ببرید

نتایج شمارش آراء در انتخابات

به گزارش آخرین خبرگزاری از کشور وزارت محصولی تولید شده است که خلق خدا
همگی نه تنها کف کردند بلکه همگی وا رفتند و چروک های شدیدی خوردند و
بعضی هم آب رفتند.
بر همین اساس رئیس ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداها اعلام کرد:
1- تمام دانشجویان سبزپوش سابق فقط به شرطی می توانند سر کلاس برگردند که
یک دور از خیابان انقلاب تا آزادی پیاده بدوند و فریاد بزنند «غلط کردم».
2- آمار تورم همان 15 درصد است. درضمن بانک مرکزی از فردا منحل اعلام می گردد.
3- ما در چهارسال گذشته هزاران مدال ورزشی گرفته ایم، مدارک و اسناد آنها
هم موجود است.
4- این بمز و بی ام و ها که توی خیابان می بینید نشانهء رفاه اجتماعی است
نه نشانه ضریب جیبی.
5- شعور نداریم. مزاحم نشوید. حتی شما دوست عزیز.
6- آخرین آمار شمارش انشاء ا... به بیش از هشتصد میلیون نفر میرسد که
نشاندهندهء حضور پررنگ ملائکه در این انتخابات و حمایت مستقیم خداوند از
ملت ایران است.

در همین راستا امروز صبح هر شهروندی به دیگری میرسید با جدیت هر چه
تمامتر این پیروزی حق بر باطل را به یکدیگر تبریک گفتند و همگی به هم می
گفتند: «حقتونه. حالا بخورین».
ظاهراً منظور شهروندان گرامی خوردن شیرینی و شکر بوده که انشاءا... در
جشن پیروزی طی سالهای آینده همراه با سیب زمینی های رایگان بین مردم
توزیع خواهد شد.

در ادامه به چند آگهی بازرگانی می رسیم:

دینگ دینگ - فرم مهاجرت به افغانستان با تسهیلات ویژه جهت مهندسان،
متفکران و دانشجویان ایرانی - بشتابید - زود دیر میشه!!!

دونگ دانگ - دیلیم دیلیم - دیش داراخ دارخ - فیشششششش - آقا تو مصرف آب
صرفه جویی کن وزارت کشور در حال شمارشه

بیم بیم - پفک نمکی - خاچاطوریان - سرشار از املاح و مواد غذایی مفید جهت
کودکان و بزرگسالان - محصولی جدید از صنایع فولاد کشور - بوم! - پفک نمکی
خاچاطوریان برای اینجوریان و آنطوریان

بررررررررررررررروووم - آی اصغر آقا چرا اینقد تند میری؟ - ... - بوم!
اصغر آقا منفجر میشود - اصغر آقا: داشتم میرفتم آخرین آمار رو بخونم. آخه
این چه آماری بود! آی. منفجر شدم از فرط آمار! - فید اوت - آقای افسر
پلیس راهنمایی: یک لحظه دیرتر آمار رو خوندن اصلاً فرقی با یک ساعت دیرتر
خواندن نداره. هر دوش پر از آبه. راننده عزیز با احتیاط برانید.


...
این داستان ادامه دارد

Thursday, June 11, 2009

پرسش

غمگین و افسرده شدم.
لابد می پرسید چرا.
خوب. انتخابات و انتقادات و انتصابات و اینها همه می آیند و می روند.
اما از ما، از این جامعه، از این آدمها چه باقی می ماند؟
این بماند چه بلایی به روز مخالفانی که تا امروز به رگبار تهمت بسته بود خواهد آورد
یا آن بماند و چه کارشکنی هایی که قبلاً خودشان را نشان داده بودند.
چه فرقی خواهد کرد؟
چه کسی نگران ما خواهد بود؟

Wednesday, June 10, 2009

تیریپ مدرکت منو کشته

آقا من کم آوردم.
نمی دونم چرا هر سئوالی می پرسیم ایکی ثانیه جوابش توی اینترنت ظاهر میشه؟
آخه بابا این بنده خدا مگه چه گناه تری به شما مردم ظالم فروخته؟ بذارین یه لقمه نون حلال از این شغل رئیس جمهوری دربیاره دیگه. شما خودتون باشین خوشتون میاد از کار بیکارتون کنن؟ اونم کاری که با هزار دوز و کلک و پارتی بازی به دست آورده باشین؟

Tuesday, June 09, 2009

دولت نخبگان

دیشب مناظره آقای دکتر و آقای سردار رو دیدین؟
من فکر می کردم دیگه آقای دکتر با این یکی مشکل نداشته باشه. عجیب بود که دائم داشت جناب سردار رو مسخره می کرد. لحن تمسخر آمیزی که سردار با چه آرامش خوبی کنترلش می کرد.
البته آخراش کم کم کار به متلک پرونی هم کشید اما خوب بدک نبود. به نظر رسید که هر سه کاندیدا بهتر از آقای دکتر بلدن جلسه رو کنترل کنن و هدایت کنن.

و آخرین درسی که از جلسه مناظره گرفتیم این بود که همه تقصیرها و همه عیب ها مال دو دولت قبلی بوده و بیخودی افتاده گردن این دولت گل و بلبل. آقای وزیر اقتصاد هم که از نخبگان مملکت هستن.

Sunday, June 07, 2009

تحقیق

دکتر جون میگفت پول نداره تبلیغ کنه. گفتم یه نموره پول ته جیبم مونده براش بفرستم.

یه جستجو زدم دیدم راستش وب سایتی که رفقا از جیب خودشون برای دکتر تاسیس کردن چقدر خوشگله.

تازه. یه چیزی بگم تمام هواداران کاندیداهای دیگه دلشون بسوزه.

آقای دکتر توی سایتش که هوادارانش به خرج خودشون تاسیس کردن یه تلویزیون اینترنتی هم داره که فیلم پخش میکنه.

البته توش فقط فیلم های مجاز داره. خیلی خودتون رو خسته نکنین. حالا قرار شده دوربین مخفی دزدی های دولت های قبلی از بیت المال رو از نوار دوربین مدار بسته ساختمان بیت المال بذارن توی تلویزیونشون که مردم آگاه بشن.

حالا فکر کنین که یه ارتباط اینترنتی خودش چقدر قیمت داره؟ روش بذارین هزینه پخش زنده رو و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و هزینه ای که باید پرداخت بشه برای پوشش زنده همایش هواداران آقای دکتر.

البته اینا هیچکدوم دلیل نمیشه که دکتر خرجی برای تبلیغات کرده باشه ها. طفلک راست میگه. وقتی تریبون ریاست جمهوری و تمام امکانات دولتی در اختیارشون باشه که یه همچی همایش گل و بلبلی رو بصورت کاملا مجانی و از جیب بنده برگزار کنن مگه ساده لوح تشریف دارن که خرج کنن برای تبلیغاتشون؟

یه «چیز» خیلی باحال تر توی این سایت اینه که توی فهرست حامیان دکتر یه لینک هم هست به سایت رهبری. ظاهراً رهبر هم اسم وبلاگشون رو بصورت داوطلبانه در فهرست حامیان ایشون ثبت کردن.

ظاهرا همون 18 خرداد که به مهندس وقت ندادن، قراره همایش آقای دکتر توی مصلای تهران تشکیل بشه. اگه شما هم یواشکی رفتین ببینین سر و گوشی آب بدین یه خبر هم به ما بدین.

مدرک تحصیلی خانم رهنورد هم اینجا افشا شده. من که یه فوتوشاپ کار حرفه ای هستم برام خیلی جالبه بدونم چرا سال قبولی خانم رهنورد توی عکس منتشر شده اینقدر کپی شده به نظر میاد؟ یه چیز دیگه هم که برام عجیبه اینه که فکر می کردم زهره کاظمی اسم همسر آقای خاتمیه نه همسر آقای موسوی. حالا چه جوری شده که اینجوری شده؟ یعنی بازم من سوتی دارم میدم؟ یه چیز دیگه هم که برام جالب بود این بود که تحصیلات ایشون بعد از پایان دوره نخست وزیری آقای موسوی بوده. یعنی موقعی که دیگه همسرشون هیچ قدرت و مقامی نداشته.


بازم کسر آوردی ممد؟

خیلی عجیبه. نمی دونم این کسری های یک میلیارد دلاری چه جوریه که فقط در دوران دکتر اتفاق میفته؟

نمی دونم والا. شاید برای اولین باره که قیمت نفت داره پایین و بالا میره و دیوان محاسبات قبلاً شعور محاسبه کردن این بالا پایین رفتن ها رو نداشته. نمی دونم چرا دولتهای قبلی با اون مجلس مخالف و اون قوه قضائیهء مو از ماست بگیرش چرا هیچوقت همچی پولهایی کم نمیاورد.
البته بلانسبت. یه وقت خدا نکرده فکر نکنین منظورم اینه که دکتر حتی یه قرونش رو به حساب خودش برداشته باشه ها. اصلا و ابداً. دکتر هر سوتی ای در این دنیا بده دستش کج نیست و منم روش قسم می خورم.
مشکل اینه که احتمالاً دکتر و رفقا قبلاً از چرتکه استفاده می کردن و موقع محاسبهء آمار پیشرفتها و درخششهای خدمات دولت هشت بعلاوه یک، یه نموره از ارقام تو دستشون لیز خورده یه میلیاردی بالا پایین شده. دیگه یک میلیارد اشتباه محاسباتی که اینهمه مته به خشخاش گذاشتن نداره جون من. همه شو فدای گل روی دکتر و رفقا فرض کنین.

اصلاً میدونین چیه؟ همه اش تقصیر این دیوان محاسباته. معلوم نیست این حسابدارها و حسابرس ها کدوم دانشگاه آکسفوردی درس خوندن که بلد نیستن یک میلیارد رو توی اختلاف حسابا ببینن. بعدشم چون با دکی لج دارن همه اش دارن تابلو بازی در میارن. الهی چششون از کاسه بیفته

از مناظره چه آموختیم

مناظره آقای کروبی و آقای احمدی نژاد
اول اینکه دیشب فهمیدیم تنها معیار عملکرد یک رئیس جمهور، آمار تورم در اولین سال مدیریت وی بوده و نه در آخرین سال از دوره چهار ساله.
دوم اینکه فهمیدیم آقای دکتر نه تنها آقای مهندس را دوست دارد، بلکه جناب حاج آقا را هم دوست دارد.
سوم اینکه فهمیدیم پول گرفتن از شهرام جزایری آنهم قبل از محکومیتش، آنهم برای کمیته امداد جرم حساب می شود و قابل مطرح کردن است.
چهارم اینکه فهمیدیم اگر آقای دکتر یک قران از سرمایه های مملکت را نزد خودشان یا اقوامشان نگه داشته بودند برویم و در بوق و کرنا کنیم.
پنجم اینکه فهمیدیم عربی هم بلد نیستیم و عرب ها هم خیلی حق را به ما میدهند، علی الخصوص اگر در آرم جلساتشان بجای خلیج فارس از کلمهء الخلیج خالی استفاده می کنند و اون کلمه عربی کاملاً تصادفی اونجا قرار گرفته البته اعلامیه شون بعد از اجلاس هم که گفتن ایران اشغالگره و باید جزایر رو خالی کنه کاملاً توطئه غرب بوده.
ششم اینکه فهمیدیم بیکاری چقدر کم شده بابا دمش گرم
هفتم فهمیدیم که چقدر ضریب جینی کم شده و فاصلهء فقیر و غنی کاهش یافته. اصلاً فکر کنم مستاجر این آلونک بغلی ما آقای محصولی باشه که نصف شبها میره نون خشکهای سر کوچه رو میاره تو خونه اش برای صبحانه خیس میکنه.
هشتم فهمیدیم که با داشتن اعداد و ارقام میشه مملکت رو اداره کرد، حالا به صحت اون ارقام زیاد کار نداشته باشیم. چون حاج آقا آمار چاپی همراهش نبود پس حتما آقای دکتر داره راس میگه.

حالا اگه چیزهای دیگه فهمیدیم بازم خدمتتون عرض می کنیم.

Saturday, June 06, 2009

شکوائیه

طبق آخرین خبر، انجمن «ضکان» (ضایع کنندگان الف نون) طی چند روز اخیر اعلام وجود نمود.

1- آقای دکتر الف نون اعلام کرده بودند که بلر کتباً عذر خواهی کرده. بلر هم کتباً اعلام کرد که هر کاری کرده عذر خواهی نکرده.
2- آقای معین هم گفت قضیه ستاره دار شدن دانشجوها هم مربوط به زمان ایشون نبوده.
3- آقای ناطق فرمودن فعلاً ایشون رو می بخشن.
4- آقای هاشمی گفتن حالا خدمتتون هستیم.
5- آقای خانم رهنورد هم که گفتن اگه مدرک قبولی در کنکور میخواین خوب اینو زودتر بگین بابا. اینهمه بگم بگم نداشت که.
6- آقای صفایی که همین الان تو صف دادگستری ایستاده که عریضهء شکایت نامه بنویسه.

خوب منم خیلی دوست دارم جزو انجمن ضکان باشم، یه حرفهایی دارم برای نگفتن:
1- دکتر در مورد انقلاب دولتی که رخ داد هیچی نگفت. چطوری شد که نصف دولت رفتن و یه نصف دیگه اومدن؟

2- قضیه اینهمه مدیری که عوض شدن چی بود؟ بشمریم: بیست و شش تا روسای بانکها، مدیران ایران خودرو و سایپا، روسای فدراسیونها و سازمانهای ورزشی و... بازم بگم؟ بگم؟ بگم؟ بگم؟

3- بحث فوقش لیسانس و دکتری عمران و شهرسازی و تونل اینها که دقیقاً چه زمانی و در ضمن داشتن کدام مسئولیت دولتی کسب شدن؟ با بورسیده کدوم سازمان دولتی و از بودجه کدوم مردم؟ ضمناً از وقتشون برای خدمت در کدام سازمان گذاشتن برای درس خوندن که تونستن دکترا بگیرن؟ و چه جوری شد که یک استاندار از کار بیکار شد و رفت استاد دانشگاه شد و بعد هم از استادی دانشگاه ییهویی شد شهردار و از اینجور حرفها دیگه.

4- یه بار دیگه توضیح بدن ببینیم ایشون کی به امور مملکتی رسیدن. خوب، ایشون از شهریور 84 تا شهریور 88 که سر کار باشن، حدوداً 1460 روز مسئولیت داشتن. حالا یه آمار دقیق بدن لطفاً ببینیم برای هزار و چهارصد روز، ایشون دقیقاً چند تا سخنرانی داشتن؟ چند تا افتتاحیه؟ چند تا سفر استانی؟ چند تا سفر خارجی؟ چند تا شرکت در مجالس و مراسم؟

5- ایشون فرمودن 322 هزار تیتر علیه ایشون در مطبوعات نوشته شده. اول که بگن دقیقاً کدوم روزنامه ها؟ مگه روزنامه غیر تعطیل هم داشتیم که مایل باشه علیه جناب رئیس بنویسه؟ دوم، با توجه به 1460 روز مسئولیت ایشون که تا بحال 1390 روزش گذشته، منهای روزهای تعطیل که میشه حدود 1104 روز، چطوری ممکنه روزی 292 تیتر علیه ایشون تولید بشه؟ چطوری ممکنه این تعداد واقعی باشه و ایشون حتی یه لحظه هم به ذهنش خطور کنه که ممکنه نزد مردم ایران کمترین عزتی داشته باشه؟

6- آقای دکتر به حرفهای در سطح عوام خیلی علاقه دارن. من هم به زبان عوام ازشون می پرسم. دولار، همون کاغذ پاره معروف در زمان شما چند بود و چند شد؟

7- آقای دکتر، بنزین در زمان شما چند بود و چند شد؟

8- آقای دکتر، در زمان شما قیمت گاز، برق، تلفن، برنج، نان، سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی و... چند بود و چند شد؟ ضمناً خواهش می کنم ایندفعه بجای پرسیدن از قصاب سر کوچه، قدم رنجه فرموده از بازار روز هم یک سئوالی بفرمائید.

9- آقای دکتر، در زمان شما قیمت مسکن و زمین چه در تهران و چه در شهرستان ها، چند بود و چند شد؟

10- آقای دکتر، حقوق بازنشستگان را فرض کنیم خوب و عالی و شاهانه. حقوق کارمندان و مهندسان چند بود و چند شد؟

11- آقای دکتر، میدانید گرفتن ویزا برای یک ایرانی قبلاً چند ساعت وقت می گرفت و الان چقدر؟

12- آقای دکتر، میدانید به محض خروج از ایران در چند کشور دنیا انگشت نگاری می شدیم و الان در چند کشور؟

13- آقای دکتر، به نظر شما چند کارگاه چوب در کشور به دلیل ورود محصولات چینی در آستانه ورشکستگی هستند؟

14- آقای دکتر، به نظر شما چه باید بر سر صنعت شکر می آمد؟

15- آقای دکتر، به نظر شما وقتی دولت هیچ سوبسیدی بابت بنزین نمی دهد، چرا باید از خودروهای وارداتی اینهمه مالیات بگیرد؟

16- آقای دکتر، چرا در حالی که بزرگترین خودروسازهای جهان در حال ورشکستگی هستند، خودروسازهای داخلی به اتکای دولت تا یک سال دیگر محصولاتشان را پیش فروش کرده باشند؟ چرا در این روزها هیچ کدام از آن عقل کل های همیشگی به فکر خرید یکی از همین کارخانه های ورشکسته نیستند؟

17- آقای دکتر، پول نفت را که فهمیدیم کجا رفت. فرض کنیم رفت توی خزانه، هیچ کار غیر قانونی هم اتفاق نیفتاد. بعد از خزانه کجا رفت؟ کدام قلم از اقلام زندگی مردم ارزان شد؟ کدام واردات قطع شد؟ کدام گرانی متوقف شد؟

18- آقای دکتر، همین اواخر در یک شب طوفانی، همراه با رعد و برق فرمودید که پسرای فلانی و فلانی دستشون به چرک کف دست مردم آلوده شده. بهتر نبود صبر نمی کردید تا انتخابات و همان موقع که می فهمیدید همین آبروریزی که الان راه انداختید را بپا می کردید تا مردم بفهمند که شما واقعاً دلتان برای مردم سوخته نه برای میز ریاست؟

19- آقای دکتر، ما که ادعای خوش زبان بودن نداریم. متلک گویی های خودمان را هم اصلاً انکار نمی کنیم. اما خداییش طرفدارهای خودتان روی ماها رو سفید کردن. از هر ده کلمه شون یازده تاش یا دشمنه، یا زمین خوار، یا مال مردم خوار یا متلک های دیگه ای که اونجای آدم رو سفید می کنه. مثالش ایرنا، کیهان، خانم رجبی و...

20- آقای دکتر، ما که سنگ خاتمی رو به سینه نمی زنیم. اما خداییش وقتی پای سخنرانی هاش می نشستیم حالمون بد نمیشد. حداقل یه حرفی نمیزد که فرداش از ده جا تکذیب بشه و بیست نفر ماست مالیش کنن. حالا هم اصلاً اصراری به مهندس نداریم. ما حتی حاضریم به سردار رای بدیم اما به شما نه.

اند پروپاگاندا... یا ما دروغگوها کم آوردیم

دلم برای اون کسایی سوخت که انتظار عقل داشتن و انتظار مباحثه به روش عاقلانه.
جناب رئیس که انگاری بدجوری کنتاکت چسبونده بود یه راست رفت سراغ تیکه پرونی و متلک انداختن و تهمت زدن. یعنی یه جوری که دروغ گوهای خرده پا مثل بنده بدجوری کم آوردیم.
بعد هم جیغ و داد که من همه اش مظلوم بودم و شماها همه اش داشتین تهمت میزدین. دیدم بنده خدا راست میگه. چار سال تلویزیون داشته حرفهای منو میزده نه جناب رئیس رو. روزنامه ها هم که همگی مخالف ایشون بودن. البته خوب اینکه یا منتشر نشدن یا اینکه خودبخود بر اثر سرماخوردگی مدیر مسئولشون تعطیل شدن یه بحث علیحده اس.
بعد هم خودستایی که ما اینقذه پیشرفت داشتیم و چرا هیچکس اعتراضی نداشته و فقط جناب مهندس اینقد ادعا دارن. که بنده فکر کردم لابد اون سیصد و خرده ای هزار تیتر اعصاب خورد کن روزنامه که جناب دکتر آوردن لابد علیه آقای مهندس نوشته شده بوده و در اعتراض به سیاست های دولت زمان جنگ بوده.
اصلاً کاری به کردان و تورم و تحریم و هسته و ترکیدن نصف دولت و اینها هم نداریم چون اینها که مسائل دست دوم هستن. فقط بگو ببینم اون موقع که داشتی جنگ می کردی و دلارت بوده دونه ای هفت تومن و شیش میلیون بشکه میفروختی، پولشون چیکار کردی؟ آخه دکی جون خیلی مطمئنه که جنگ که خرج نداشته وگرنه ما الانش هم داریم به اندازهء زمان جنگ تو تصادف های رانندگی کشته میدیم.

یکی نیست بهش بگه دکی جون، ... تو که ... به هر جا رسیدی هر کس با خودت همراه نبود رو یا دشمن معرفی کردی یا فزغاله یا عقب افتاده و اینا.
فقط مونده بود که فامیلهای خواجه حافظ شیرازی رو بیاری به دیدنش که طفلک شانس آورده بود تو نمی شناختی اش.
حالا یکم برو اون صورتت رو بشور که خیس عرقه. گناه داره اول هفته ای اینجوری بری سر جلسات دولت.
راستی دفعه بعد که برای ریاست انتخاب شدی یادت باشه با پای چپ وارد بشی و بعد هم با پای راست خارج بشی.

Tuesday, June 02, 2009

SMS

چند پیامک تبلیغاتی جناب دکتر به دستم رسید که حظ فراوانی بردم. گفتم شما هم شریک باشید:

1- وجه مشترک رقبای دکتر ... با سران استکبار جهانی این است که هر دو از روی کار آمدن او هراس دارند.

2- فرقه ضاله بهائیت از کاندیداتوری جناب آقای مهندس ... حمایت نموده است.

3- دشمنان تو اگر خیل زمین خوارانند / دوستان تو ولی از نسب بارانند / نهمین دولت مایی و به این می نازیم / که ولی نعمت این دولت , محرومانند

4- چهار ميم آيد به دشت کارزار / ميم محمود است دلها را قرار / ميم مهدي مست جام قدرت است / ميم محسن در پي صد دولت است / ميم ديگر دست نااهلان اسير / ... الخ

5- هيچ رئيس جمهوري نمي تواند بيشتر از احمدي نژاد فعاليت کند چرا که يک شبانه روز بيشتر از بيست و چهار ساعت نيست.


کیفور شدین؟ ما به شدت درک کردیم که یا از ایادی استکبار جهانی هستیم، یا از فرقه های ضاله، یا از زمین خواران و مستکبران و...
البته بنده دشمن ایشون نیستم. گرچه اگر به ایشون رای ندهم به این تعبیر فرقی با دشمن ندارم. اما فقط میخواهم ایشان در پست و مقامی باشند که در شان ایشان است و صد البته آن مقام هر چه باشد ریاست جمهوری نیست. شاید رهبری یا شاید هم ریاست جمهوری یک کشور دیگر که بعداً به اینجا بیایند برایمان کمک های بلاعوض بیاورند.

Monday, June 01, 2009

ای بابا

به نظر میاد همه اهالی رسانه بدجوری رفتن تو نخ جناب رئیس. یعنی فقط ایشون یه حرفی بزنه که یه ذره توش سوتی باشه همه پوسترش می کنن رو بیلبورد. نمی دونن که با این کارا فقط دارن خودشونو تباه میکنن و پس فردا مجبورن برای ماست مالی این حرفهاشون پاچه های کدوم وزیر رو بخارونن.
حالا مثلاً آقای خاتمی جلوی ژاک شیراک از پله بالا نرفته باشه. خوب که چی؟
مگه آقای خاتمی اینهمه توی دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل و اجلاس حقوق بشر مورد تحقیر شد کسی حرفی زد؟ یا اصلاً کسی جرات داشت حرف بزنه؟

پ.ن. خودم میدونم آقای خاتمی نبود