Saturday, October 04, 2008

چرا نمایش سازها ممنوع است؟

عصر روز عید، لابد تلویزیون را دیدید؟
البته شاید علاوه بر دهها فیلم سینمایی روز دنیا که بعضی از آنها در دنیا فروش فوق العاده ای داشته اند و اصلاً تابلو نیست که فیلم را از نسخهء «پرده ای» با سرعت نور دوبله نموده اند.
و حتماً متوجه شده اید که شاید تنها شخصیت پیرزن داستان بر حسب اتفاق در یکی از سکانس های فیلم به دلیل پیدا بودن سه بند انگشت زیر گلو یا چهار سانت بالاتر از مچ دستش به شکلی زیبا مورد سانسور واقع شده یا با تصاویری ماننده مرغابی و مرد ماهیگیر جایگزین شده است.
و احتمالاً شما که مثل من یک تماشاچی قهار هستید، متوجه شده اید که تنها بیست ثانیه بعد، بخشهای سانسور شده جای خود را به سانسور نشده هایی میدهد که دهانتان باز بماند. مثلاً صحنهء لباس عوض کردن نوهء همان خانم با تمام جزئیات.
و احتمالاً همان موقع نمی دانید به چشمتان شک کنید یا به عقلتان؟ آخر مگر کدام اینها سانسور شدنی تر بوده اند؟ و آیا آن آقای موسیو قیچی (در نقش پدر روحانی در فیلم سینما پارادیزو) چطوری است که برای آن سه بند انگشت یقه باز چنان یقه درانی کرده و صحنه بعدی اینجور خوابش برده؟

حتماً شما هم از مشتریان پر و پا قرص سریالهای پر محتوای رمضان هم بوده اید و شاهد رجمه و هجمهء شدید موج «بی محتوایی» برای پرداختن به موضوعات فراگیر روز، البته بر اساس علایق سازمان.

بگذریم
خوب با همه این احتمالات شاید شما برنامهء زنده ای که از شبکه دو پخش می شد را دیدید که یک گروه آواز ایرانی با اجرای تار ، کمانچه و دف سرودی بسیار زیبا و عرفانی از مولانا را اجرا نمودند که روح آدم را به رقص در میاورد و لابد از خودتان پرسیدید
«چرا نمایش سازهای موسیقی در سیما اینجور مورد بی مهری واقع می شود؟
چرا با تصویر کمانچه و تار - که اصیل ترین سازهای ایرانی هستند - همان کاری را می کنید که با تصاویر زنهای برهنه؟
هدف شما از تولید این فرهنگ چیست؟»

چرا؟

دوربین سیما چنان از روی سازهای گروه فرار می کرد و پشت گلدان ها پنهانشان می کرد که احساس می کردی داری گزارشی از یک نودیست پارتی را تماشا می کنی

No comments: