Tuesday, August 26, 2008

اندر حکایت بیست متر

مشاور رسانه‌اي رئيس‌جمهور گفت: دولت نهم به جاي فلسفه‌بافي و ادا درآوردن، آستين‌ها را بالا زد و با حضور نزديك و تلاش بي‌وقفه و خدمت بي‌منت، در حيطه عمل قرار گرفته است.
‌او با اشاره به نرخ زنان بيوه و زنان سرپرست خانوار و جوانان در شـرايط ازدواج، تجمـل‌گـرايـي را دليـل بسيـاري از مشكلات ازدواج دانست و گفت: مي‌توان در خانه 20متري هم زندگي كرد، اين الگوي دشمنان است كه بـايـد و حـتـمـاً صـاحـبـخـانـه باشيم.

نقل خبر از سایت 1404

بله. دولت کریمه دست از ادا درآوردن کشیده و وارد عمل شده است.
آقایان. خانمها، در جریان باشید که می توان در یک خانهء بیست متری زندگی کرد و این که شما باید یک خانه داشته باشید صرفا یک الگوی دشمنان است. البته من الان نمی توانم بگویم دقیقاً کدام دشمنان؟ و البته باز هم نمی توانم بگویم ادای چه کسی یا ادای چه چیزی؟ و اصلاً هم از خودم نمی پرسم مگر قبلاً ادا در میاورده اند؟ فقط فکر می کنم که چقدر خوب است آدم تجمل گرا نباشد و این ظواهر دنیا را به حال خویش رها کند. البته این هم تجمل گرایی است که آدمها بخواهند برای خودشان یک خانه داشته باشند و بهتر است یاد بگیرند که می توان روی روزنامه کنار پیاده رو هم خوابید و این اصلا اشکال ندارد. صد البته داشتن برای شهروند ایرانی داشتن یک خانه بیست متری هزار بار بهتر از کنار پیاده رو خوابیدن است و هزار البته داشتن خانه یک تفکر بیگانه و دشمن گرایانه است و مردم بهتر است بروند و اجاره نشینی کنند و هر آنچه دارند و ندارند بدهند بابت اجاره خانه و به این فکر کنند که با اینکار چقدر آب به آسیاب دشمن نمی ریزند و این آبها را به جیب صاحبخانهء عزیزتر از جان میریزند و دو هزار البته اگر هم پولی آن ته جیبشان ماند، ببرند بریزند به حساب دولت که برایشان در طرح های پنجاه ساله و صد ساله سرمایه گذاری کنند تا نوه نتیجه هایشان بتوانند در حواشی کویر لوت جایی برای زندگی کردن پیدا کنند. چون که الان دولت کریمه از بس آستین بالا زده و وارد عمل شده که الان آستینهایش به دم گردن مبارک رسیده و بی منت دارد تند تند پول مردم را صرف خانه سازی و بازسازی جاده ها و دیگرسازی اقتصاد و ساختن نیروگاه اتمی بوشهر و اصولاً هر گونه کاری که در آن ساخت و پاخت باشد می نماید و مردم اصلاً فکر منحرف هم به سرشان نیاید چون همه این آقایان فقط با نیت خیر آمده اند.

در اینجا اما مشاور محترم نفرمودند اگر یکی از همین مسئولان در حین رانندگی در یک خیابان با نیت خیر برای یک شهروند دیگر که در کنار خیابان مشغول قدم برداشتن است، با مقاصد خیرخواهانه بوق زد، تکلیف چیست؟ اعتماد سازی بشود یا اینکه چی؟ آق مهندس در مصاحبه خیالی با خودش توهم فرمود که ایشان احتمالاً باید از پنجرهء خودرو مذکور سئوال بفرماید «می توان در یک خانهء بیست متری زندگی کرد؟» و اگر راننده تصدیق نمود و مدارک و قولنامه و سند منگوله دار واحد مسکونی مذکور را ارائه داد که فبهالمراد. والا ایشان پیاده و اوشان سواره تشریف ببرند تا اولین روزنامه فروشی محله و یک باب خانهء 20 متری ابتیاع فرموده و سپس قصد امر خیر نمایند و خیلی هم تجمل گرایی ننمایند و با یه ساندویچ کالباس و یه نوشابه زرد سر و ته قضیه را هم بیاورند.

اما اگر بیشتر دقت بفرمائید، متوجه می شوید که عمق این خدمات صادقانه چقدر عریض و بلکه طویل می باشد. چون شما در سئوال بنده متوجه نشدید که دولت کریمه چقدر راه های زیبا ساخته که آن شهروند پیاده در آن مشغول قدم زدن است، و چقدر خیابانها روان و مسطح که آن شهروند سواره در آن قادر به حرکت، سپس ترمز و بوق بوده. همچنین فراوانی و در دسترس بودن واحدهای 20 متری مذکور و سرعت و سهولت در مالک شدن آنهاست تا حدی که شما بتوانید یک واحد را مانند کارت اعتباری اپراتور دوم فوراً ابتیاع فرمائید.

البته شهروند پیاده مذکور مجاز است برای اطمینان بیشتر از شهروند سواره سئوال نماید «آیا شما از بستگان معاونت دانشجویی هستید؟» که خوب بر همه شهروندان واضح و مبرهن است که معاونت دانشجویی اصولاً توانایی های بالفعل بسیار زیادی دارد - علی الخصوص در خانه های بیست متری - و اصولاً تفاوت زیادی با مهندس کشاورزی دارد.

راستی شما اینقدر بیکار هستید که اینها را بخوانید؟

1 comment:

Anonymous said...

سلام تو نظرات گذشته وبلاگم میگشتم گفتم سری هم به شمابزنم. شاد و سلامت باشید. ارادتمند عمو