Saturday, August 23, 2008

اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، درباره "طرح ارتقا امنیت اجتماعی" در این کشور گفته است که اگر این طرح اجرا نمی شد، بی‌حجابی در کشور قطعی بود.


جناب آقای احمدی، من نامسلمون نیستم. اصلاً هم دلم نمیخواد که اسلام از یاد بره یا به خطر بیفته. اما دیدن زنهای مقنعه به سر کرده و چادری اصلاً برام خسته کننده نیست وقتی می بینم که خیلی جاها و بلکه همه جا، نمازخانه ها خالی از نمازگذارانند...

شما با این کار دارید همه را «متظاهر» به اسلام می کنید و دین را از قلبها به زبانها می آورید.

شما با این کار دارید انسانها را دروغگو بار می آورید. چرا که آنها با نداشتن آزادی در انتخاب لباس، عقایدشان را ترک میکنند.

شما با این کار فحشا را از خیابانها به سازمانها، خانه ها و پس کوچه های پنهان می برید و متاسفانه در آنجا شما نه تنها هیچ کاری نمی کنید، بلکه نمی توانید.

شما با این کار نیروی امنیت بخش جامعه را در حد خاله زنک های فضولی پایین می آورید که فقط به دوخت پایین مانتوی زنها کار داشته باشند. متاسفانه تعداد مواردی که جلوی چشم این مسلمانان بالفطرهء نظامی پوش موارد دیگری از جرم و جنایت اتفاق می افتد و آنها به سادگی می گویند «وظیفهء ما نیست!».

شما با این کار امنیت را در اجتماع نه تنها ارتقاء نمی دهید، بلکه نوعی جدید از ناامنی را هم ایجاد می کنید: بی تفاوتی آدمها نسبت به آنچه جلوی رویشان رخ می دهد. دزدی، فاحشه گری، گرسنگی، پول شویی، تجارتهای غیر قانونی و...

شما هم مثل ما می دانید. جایی که فقر قدم بگذارد، فحشا مهمان بعدی است.

بله. می دانم. شما هم مثل ما موج بی انتهای فقر را می بینید که روز به روز گلوی این مردم را فشار می دهد.

بله. می دانم. شما احساس مسئولیت می کنید که مبادا فقر مردم منجر به انحطاط آنها در فحشا شود.

اما جناب آقای احمدی، شما «نمی توانید» ضرب المثل را تغییر دهید. دخترانی که از سر فقر تن فروشی کنند، از شما اجازه نمی گیرند. فقط برای ارتزاق، چادر می پوشند تا شما برایشان دردسر نباشید.

اما جناب آقای سردار. شما داروغهء شهرید. شما فقط برای زندانی کردن فقرا منصوب نشده اید. لازم است قدرت اجرای خود را در امتداد زورمندانی نیز بکار ببرید که ثروتهای تمام نشدنی این مملکت، صادرات، واردات، نفت، شکر و... را متصل به جیبهای خود کرده اند، خانه های میلیارد تومانی شان در محله های گرانقیمت قرار دارد، اما هیچکس به جز شما - نیروی انتظامی - خبر ندارد که چندبار در سال به سفر خارجی میروند، هیچکس جز شما قدرت ندارد که حسابهای بانکی شان را بازرسی کند، هیچکس جز شما قدرت ندارد که فهرست املاک آنها را پروفایل کند، هیچکس جز شما نمی تواند خیلی از فعالیت های غیر قانونی، رانت خواری، سوء استفاده، اختلاس و... را کشف کند.

نمی گوییم شما دست روی دست گذاشته اید.

می گوییم: چرا دست روی فقرا گذاشته اید؟

پ.ن. من از میدان صنعت (شهرک غرب) عبور می کنم. ثروتمندان ساکن شهرک یا محله های دیگر، همگی سوار بر ماشینهای شیک، می روند و میاییند. تعدادی دختران کارمند شرکتها و تعدادی دخترانی که با دوستان یا خانواده هایشان برای خرید و گردش آمده اند و تعداد انگشت شماری فاحشه، گروه مخاطب گشت ارشاد را تشکیل می دهند. همهء این افراد، اعم از آنکه مومن باشند یا بی حجاب، با ترس و لرز از جلوی بانوان سیاهپوش عبور می کنند. اما حقیقتی هست. حتی وقتی یک فاحشهء بدبخت هم اسیر تارعنکبوتشان می شود، خیلی دلت خنک نمی شود. می دانی که خیلی تفاوتی در جامعه ایجاد نمی کنند. دلم از این میسوزد که فاحشه گری آنقدر ارزان شده که بهای هر شب آن با حقوق یک روز کارگاران ساختمانی برابری میکند!

No comments: