Sunday, August 31, 2008

مافیای اقتصادی در میان پنبه ها

من اهل بلند بالا نویسی و مرثیه سرایی به سبک روزنامه نگارها و وبلاگ نویسهای معروف نیستم. موضوعی را در حد ادراک خودم می دانم و آن را معمولا آنقدر مختصر مینویسم که از مفید بودن هم می افتد.

چند روز پیش که خبر کاهش تعرفه واردات پنبه را شنیدم، گوشم زنگ زد. چند واقعیت در کشور ما رخ داده یا در حال رخ دادن است.
1- فشار روز افزون به صنایع نساجی به دلیل حمایت های اشتباهی و رقابت نابرابر
2- کاهش بارندگی در کشور و به دنبال آن کاهش تمام محصولات کشاورزی از جمله پنبه
3- تجربهء تکراری و بسیار تلخ شکر و به زانو درآمدن صنعت شکر کشور

اما آنچه در ذهنم بی جواب می ماند، این است:
حدس می زنم واردات پنبه برای متعادل نگهداشتن قیمت بازار آسانتر شده. اما آیا کسی هم مسئول کنترل این تعادل هست؟ یا آنکه عده ای از تجار ناشناس که سرمایه های میلیاردی شان آنقدر بیکار هست که یکی دو سال برای چند برابر شدن منتظر بماند، آنقدر پنبه با قیمت ارزان به بازار تزریق می کنند که تمام پنبه کاران و تولید کنندگان از پا درآیند؟
البته در باب پاسخگو بودن که هنوز هزاران راه نرفته داریم. در کشوری که تمام پاسخگو بودن مسئولین این باشد که بیایند و یک مقصر معرفی کنند و قضیه را از سر خودشان بازکنند، حتی پاسخگو بودن هم کاربردی ندارد. آنچه نصیب این کشور خواهد شد، تنها نابودی صنعت و تولید و افزایش مضاعف تورم و بعد هم سخنرانی و محکوم نمودن و...

من باب موخره ذکر می کنم که اگر داروغه ای داشت این شهر، لابد می توانست بسیاری از دزدان اقتصادی را در همین ماجرای شکر و پنبه بشناسد و متوقفشان کند. اما متاسفانه فعلاً بازار کشف تخلفات جزئی بسیار داغ تر است و مردم فقیر گرفتار...

No comments: