Tuesday, December 27, 2005

پالون

هر وقت خندیدن سخت شد
بی تعارف و بی برو برگرد
صاف پاشو بیا پیش خودم
تا ببینی چطوری میشه عـــــیــــن دیوونه ها
همه غصه ها رو فراموش کرد
عـــــــیـــــن گاو ساکت شد
و خندید!
اشکالی نداره.
سعی نکن از اینکه به یه حیوون شبیه میشی احساس ناراحتی کنی.
اون دنیا قیافه ات ممکنه شبیه یکی از همونا بشه.
خاصه همون که بیشتر از همه ازش بدت میاد.

هیچ اشکالی نداره آدم گاهی عین اسب بخنده و شیهه بکشه.
این اصلا بی کلاسی نیست که آدم گاهی عین خوک فرت و فرت بگوزه و همه جا رو به گاف بکشه.
مثلا الان خودت داری عین سگ پاچه میگیری.
عین خرس زخم خورده به روی همه چنگ میندازی.
عین مار نیش میزنی.
عین روباه همه اش داری کلک میزنی.
عین میمون دلقک ادای همه رو در میاری و مسخره شون میکنی.
عین الاغ جفتک میندازی.
عین سگ سوزن خورده موقع رانندگی همه اش داری وق میزنی و چپ و راست لایی میکشی.
فعلا بیخیال بقیه اش میشیم.

اما نه!
من جدا فکر نمی کنم اشکالی داشته باشه آدم همهء کاراش عین حیوون باشه.
حالا فرضا قیافه اش آخر بچه خوشگل تراشیده و خوش تیپ باشه و مرسدش بنز سی ال کا هم سوار بشه.
خر همون خره. حتی اگه پالونش زرین شده باشه.

No comments: