Saturday, September 20, 2008

ما می توانیم

تعجب امروز
ما می توانیم:
پروژه های تخیلی منحصر به فردی را تصور، تصویر و به مرحلهء سرمایه گذاری برسانیم.

ما می توانیم:
حتی این پروژه ها را حتی وقتی همه دنیا می دانند غیر فنی و غیر اقتصادی است، با گزارشها و جنجالهای تبلیغاتی به مردم قالب کنیم و بعد هم بصورت یک قرارداد به یک شرکت مجری واگذار کنیم و چند میلیارد سرمایه را روی آن نابود کنیم.

ما می توانیم:
بعد از سالها متروک ماندن پروژه و اطمینان صد در صدی حتی خواجه حافظ شیرازی از غیر ممکن بودن پروژه، شعر قدیمی «کی بود کی بود من نبودم» را با تبحر بلا منازع سر بدهیم.

ما می توانیم:
حتی یک ریال از سرمایه های نابود شده را بدون توضیح، به جای اولش بر نگردانیم.

ما می توانیم:
نه تنها پروژه های واضح و روشن، بلکه هزاران پروژهء دیگر را در تاریکی کامل به همین سادگی به اجرا برسانیم و میلیاردها ریال بودجه مملکت، تنها عددی است روی کاغذ. ما مسئول نابود کردنش هستیم. نه مسئول به ثمر رساندنش.

بله. ما می توانیم. و توانسته ایم:
پروژه برج میلاد را سالهای سال به درازا بکشانیم.

پروژه تونل رسالت را نه سال معطل نگهداریم.

پروژه اتوبان تهران- شمال را به قیمت نابود کردن هزاران هکتار جنگل، بعد از سالها بدون هیچ نتیجه ای باقی بگذاریم.

پروژه مترو تهران را بعد از سی و اندی سال با تمام سختی ها و تلخی هایش باز هم به امان خدا رها کنیم.

چون خیلی متخصص راه آهن و مترو هستیم، فوری فوتی بچسبیم به قطار هوایی. چند میلیارد پول ناقابل که در این پروژه هدر رفت به تره هم حساب نمی شود.

باز هم چون ما خدای پروژه های راه آهن و مترو هستیم، میخواهیم قطار هوایی را بین تهران مشهد هم بسازیم. ملت شریف لطف کنن چند میلیاردی اخ کنن. ایشالا در دوره مدیران بعدی پروژه توجیه ناپذیر و تعطیل خواهد شد.

از آنجا که ما خیلی پروژه شناس هستیم و مدیریت مان نظم خداوند را بدجوری شرمنده کرده، چهار سالی هست که داریم دهن خودمان را صاف میکنیم شاید یک نیروگاه هسته ای دوهزار مگاواتی را راه بیندازیم. هزینه های مستقیم و غیر مستقیمی که در این پروژه هدر رفته را فقط خدا می تواند بشمارد. ما فقط مسئولیم که صندلی مان کج نشود. بیت المال مسلمین به درک.

خوب ما چون یکی از فاتحان قلل ارتباط با جهان و بهبود روابط هستیم، شرکت هواپیمایی مان با نوزده میلیارد دلار ضرر، بلیطهایش را همچنان گران می کند.

و به سیاق مستقل شرکت های ایران خودرو و سایپا مان هم خودرو های درپیت و مدل صد سال پیش را به قیمت مرسدس بنز به ملت پیش فروش می کنند.

و برای اینکه کسی جیک نزند، به ماشین های خارجی چنان مالیات می بندیم که ملت برای خریدنش کمرشان خرد شود. بعد هم از بنزین سوبسید دار محرومشان می کنیم تا بیخودی طرفداری غرب را نکنند.

هر کس هم حرف زد بهش میگیم «شما به قدر کافی تمکن مالی داشته اید که چنان ماشینی بخرید. بنابراین نیازی به سوبسید دولتی ندارید!!!»


ما حتی می توانیم و توانسته ایم:
پرونده حساب های گمشدهء مالی شهرداری را به فراموشی بسپاریم. چون ممکن است اعتبار نظام لطمه بخورد.

پرونده حساب های نامتوازن صدا و سیما را در گلوی خیلی ها خفه کنیم.

با واردات شکر کارخانجات داخلی را به زانو دربیاوریم.

پرونده های جگر خراشی مانند کرسنت و ال نود را در سکوت تبدیل به یک جنجال سیاسی کنیم، مگر آنکه به نفع خودمان باشد و مسئول مذاکرات هم وزیر خودمان شود. فروش مملکت سوژهء این دعوا نیست. درآمدهای سیاسی مهم تر است.

با مدیریت پنج ستاره مان، درآمدهای میلیارد دلاری نفت را چنان در مملکت به گردش دربیاوریم که تورم به انفجار برسد و اقتصاد مملکت متزلزل شود.

با فضولی در کار هر کس که هست از بانک گرفته تا باشگاه های ورزشی، خودمان را نخود هر آشی کنیم.


بله. ما می توانیم. شما هم اگر توانستید بتوانید

در دنیای دیگر، سئوال کننده دیگر ما نیستیم. خدا است. در دنیای دیگر مجازات از جنس آتش سوزناک است و نه توبیخ و عزل و اخراج و این سوسول بازیها.

===

لابد از دل پر آق مهندس خنده تان می گیرد؟
این وبلاگ که دو سه تا خواننده بیش ندارد. بگذارید پس راحت درد دل کنیم. اگر هم به مذاقتان خوش بود به دیگران هم بگویید.

1 comment:

Anonymous said...

پس یهجورایی درسته که میگن این مملکتو امام زمان نگه داشته! خداییشم با این گند و گهی که اینا دارن میزنن، هیچ کی جز امام زمان نمیتونه این مملکتو سرپا نگه داره!!!!!!!!!! دی:::::::::::::