Sunday, May 31, 2009

سئوال

خوب به سلامتی انتخاباتی که خیلی ها از مدت ها پیش برای موفقیت در اون تبلیغاتشون رو حتی به روش سفر های استانی شروع کرده بودن داره نزدیک میشه و خوب یکی دو تا کاندیدای بیچارهء دیگه هم چند دقیقه ای لابلای تبلیغات ایشون میتونن خودی نشون بدن.

اما برای من که یه شهروند عادی بیشتر نیستم یک سئوال برای همیشه باقی ماند
ماجرای اون کاغذ پاره هایی که یک ملت رو بیچاره کرد به کجا رسید؟ همون کاغذ پاره هایی که گاهی در قالب مدرک دانشگاهی و گاهی هم در قالب پول کاغذی دائم آدمهایی مثل من و شما رو تحقیر می کرد الان در چه وضعیه؟
همون دلارهایی که قرار بود بشه تومنی صد دولار؟ یا همون مدرک دانشگاهی های صدتا یک قرون؟
راستی روزهای انتخابات دیگه کسی از این حرفها بلد نیست؟
واقعاً شما تحت تاثیر اشکهای دختر بچه ای قرار میگیرید که آقای دوکتور رو به اندازهء مامان و باباش دوس داله؟

کاش دانایانی که با خدا عهدی داشتند که جبر زورمند بر ناتوان و توانگر بر فقیر را تحمل نکنند و دروغ دورغگویان را نبخشند و ظلم را به هر شکل و هر نحو که باشد ندیده نگیرند الان هم غیرتی داشتند و دمی هم فکر می کردند که حکومت مسلمانان ابله صد مرتبه تلخ تر از پیروزی کافران دانا است.

کاش مرد با غیرتی پیدا می شد که می توانست اثبات کند واقعاً چند سانتیمتر جلوتر از بینی اش را هم می تواند ببیند

Tuesday, May 26, 2009

خطاب

انتخابات است
شش ماهی هست که تلویزیون و رادیو بدون ذکر نام تبلیغات خود را برای شرکت در انتخابات و رای دادن به همان کس که خودتان می دانید شروع کرده اند.
حالا جناب شیخ و جناب مهندس هم با احترام کامل به قوانین اگر حرفی زده اند و متهم اگر شده اند حرفی است جداگانه.
باز خدا رو شکر که جناب رضایی دشمن بالقوه و بالفطره ای نداره که بخواد دائم زیرآبشو بزنه.
ولی من که تصمیم گرفته ام مثل همیشه یک مهندس باشم و پشتیبان یک مهندس.
هر چی باشه من مهندس ها رو از دکترها خیلی بیشتر قبول دارم. هر چی باشه جناب دکتر و جناب مهندس هر دو ماشین کارواش رفته هستند و امتحان خودشان را پس داده اند.
حالا نسل جوان ما که رای دهندگان مهمی هم هستند، بزرگترین بخش هدف تبلیغات کاندیداهای امروز هستند.
معیارهای زیادی برای مقایسه دکتر و مهندس در دو طرف این صفحه شطرنج داریم. دکتر از هر مهره ای برای دفاع کردن خودش استفاده کند، مهندس ده تا مهره برنده جلوش داره.
فقط امیدوارم ملت کمی چشمهاشون رو باز کنن و ایندفعه در کمال فحش دادن نرن دوباره همون اشتباهی رو مرتکب بشن که چهار سال پیش.
دروغ چرا. من خودم از مخالفین سرسخت آقای رفسنجانی بودم و هستم. مقایسه نمودارها نشان می دهد که عملکرد ایشان بعد از جنگ خیلی جذاب نبوده. گرچه وقتی به شرایط نگاه کردم دیدم داستان خیلی پیچیده تر از این حرفهاس. این بود که گفتم فرصتی برای یک مدیر جدید که معتقد به اصول هم هست نباید بد باشه. خوب از قشر غیر روحانی و تحصیلکرده هم بود.
دروغ چرا. اولش فکر کردم موج مکزیکی ای که در اقتصاد مملکت راه افتاد از سر لجبازی دوست نماها بود. اما این موج کم کم تبدیل به سونامی شد و دولت با تمام تحصیلات خود دست به دامن آدمهایی شد که برای تو مثال افسار فیل مست به دست طفل سپردن بود. لج بازی های سیاسی و حمایت بی دریغ مجلس و قوه قضائیه قبلی از ایشان هم به ما نشان داد که هیچ کارشکنی ای هم در راه ایشان قرار نگرفته. شما خودتان ماجرای اون یکی دکتر و استیضاح هایش را شنیده اید. دولتی که عملکردش آنقدر درخشان باشد که اقتصاد کشور را بدون جنگ و بدون نیاز به انرژی هسته ای چنان به بحران بکشد که بسیاری از صنایع و تجارت های کشور به نقطه مشابه جنگ زدگی برسند، دولتی که طی چهار سال نیمی از وزرایش را خودش - و نه مجلس - قلع و قمع کند، دولتی که بسیاری از تصمیمات خنده دار حکومتی را اجرایی کند و بعد از کپک زدن قضیه اقدام به ماست بندی روی لجنها کند، واقعاً دولت موفقی بوده و لایق است که یک بار دیگر رای بیاورد.
خوب در مقابل این حملات از ایشان چه دفاعی می شود؟
پشت سر آدم مسلمون نباید حرف زد - همین مسلمانان خیلی خوب بلدند گوشت هزار مسلمان دیگر را تکه تکه کنند -
این حرفها همه توطئه دشمن است که وجهه ایشان را تخریب کند - عجب! آدم خودش به خودش گند بزنه و بعد بگه توطئه دشمن بوده. خوب لابد ایشون خودش عنصر دشمن بوده نه؟ -
عوضش ایشون آدم معتقد به نظام هستش و از ارزشها خیلی خوب دفاع می کنه - من به عنوان یک شیعه معتقدم که ابوموسی اشعری هم خیلی معتقد به اسلام بود و از ارزشها هم خیلی خوب دفاع می کرد-
ساده زیست است. طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان نیست، اسلام را گسترش می دهد و خیلی حرفهای ارزشی دیگر - به این افراد توصیه می کنم حداقل یکبار برای رضای خدا هم که شده داستان زندگی ابوبکر، عمر و عثمان را بخوانند.-  من در جواب این حرف فقط همان شعار همیشگی ام را می دهم. چرا یک مدیر نباید هر را از بر تشخیص بدهد اما باید حتما نماز را خیلی خوب بخواند؟
شاید آخرین دفاع هم این باشد که ایشان تحصیلکرده است و دکترا دارد - من از این قبیل دکترها آنقدر دیده ام که چشمهایم از هر چه دکتر است سیر شده. ایشان شخصاً اشاره کردند که مدرک دکترا کاغذ پاره ای بیش نیست. این مسلم است که کسی حتی دو ساعت برای چیزی زحمت کشیده باشد، اینقدر راحت آن را بی ارزش خطاب نمی کند.

به همین دلیل است که می خواهم به مهندس رای بدهم.
ممکن است مهندس از آن نمازخوان های دو آتشه نباشد. من نتیجه می گیرم اهل ظاهر سازی نیست.
ممکن است در دوران مهندس سوء استفاده های فراوانی اتفاق افتاده باشد. من مشاهده کردم که در دوران هر رئیس جمهوری سوء استفاده یک اتفاق طبیعی است. در دوران مهندس کوپن فروشها به وجود آمدند و خانه های شمال شهر را خریدند. در دوران دکتر دیپلم ردی ها به وزارت رسیدند. راستی شما می دانید که قیمت ملک در حومهء گرمسار چقدر است؟ اگر بگویم آپارتمان متری چند میلیون به من می خندید یا خودتان می روید سئوال می کنید؟
اما ممکن نیست بتوانند به مهندس تهمت بزنند که مهندس اهل سازش با خارجی ها است. جناب دکتر با سیاستهای خارجی منحصر به فردش رکورد این داستان را شکست.
ممکن نیست به مهندس تهمت بزنند که توانایی اداره اقتصاد کشور را ندارد. جناب دکتر بدون تحمل جنگ و تحریم های نابود کنندهء آن زمان، توانست اقتصاد ایران را به بحرانی بدتر از آن زمان بکشاند.
ممکن نیست به مهندس تهمت بزنند که اهل دفاع از ارزشها نبوده. معیار را بگذاریم بر مبنای دروغ گفتن های یک هفته ای یا وضع حجاب و اخلاقیات مردم؟ یا دوست داریم گشت ارشادهای امروز را با کمیته و گشت ثاراله و اینها مقایسه کنیم؟
مهندس مسلماً مدرک تحصیلی پایین تری از دکتر دارد. اما حداقل همه می دانند که ایشان در زمان مسئولیت دولتی تحصیلاتشان را ادامه نداده اند و وقت و ساعتی که برای خدمت به مردم باید صرف میشده برای کسب مدرک دکترا خرج نشده.

Sunday, May 10, 2009

حساب و کتاب

وي اظهار داشت؛ برخي از مطبوعات مدام تيتر مي زنند که تکليف 300 ميليارد دلار پول نفت چه شد، آيا به نظر شما در کشوري که براي خود حساب و کتاب دارد امکان گم شدن پولي وجود دارد؟

لینک

خوب البته فقط به شرطی که کشور واقعاً برای خودش حساب و کتابی داشته باشه. که در اون صورت من اصلاً باور نمی کنم که شما در یک مملکت با حساب و کتاب سر کار باقی بمانید.

Saturday, May 09, 2009

گریم انتخاباتی

چه جالب.
ایام انتخابات شده و خیلی از آدمها یادشان افتاده که سری به سلمانی بزنند و ریشها را کمی مرتب کنند.

یاد یکی از بستگان می افتم که تعریف می کرد بعضی از دخترهای دانشجو که از روستاها به شهر می روند و آنجا کم کم یاد می گیرند که چهره دختران شهری را به صورت بگیرند
...
به قول خودش
یواش یواش زیر ابروها بالا میاد
یواش یواش یقه پایین میره

آغازی دوباره

دكتراحمدي نژاد پس از ثبت نام در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري :انتخابات بايد آغازي دوباره براي ملت باشد

بله. فکر کنم باید از آغاز انقلاب کلیه زیرساخت های سیاسی، اجتماعی و حتی صنایع کشور را دوباره بازسازی کنیم.
 اعتقاد بنده دوره ای که گذشت فقط یکی از مراحل مار و پله بود که ما را برگرداند سر خانهء اول.

بله. باید از نو شروع کنیم به آباد کردن این خاک پاک