Sunday, August 12, 2007

نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و خصوصی

سایت بازتاب نوشته بود که طبق آمار شرکت تهیه و تولید فرآورده های شیمیایی مصرف بنزین داره بالا میره
...
رفتم توی سایت شرکت مزبور و صفحهء آمار و اطلاعات محصولات نفتی رو نگاه کردم
جداً با یک سری اطلاعات مزخرف روبرو شدم.
من جدول مربوط به 6 صبح 15 مرداد تا 6 صبح 16 مرداد رو باز کردم.
1- جدول اصولاً مقیاس نداره. معلوم نیست این عددها یعنی چند میلیون لیتر؟
2- فرض کنیم که مقیاس ستونها برابر باشن. میزان مصرف ماه مشابه در سال گذشته هفتاد و هفت و شش دهم بوده. در مقابل شصت ممیز هفت دهم این ماه. اختلافش حدوداً میشه بیست و یک هفت دهم کاهش.
اما این نسبت تنها مال پانزده روز اول ماه بوده و به نظرم کمی هم ترسناک است. اگر ما در نیمی از ماه تنها بیست درصد کمتر از جمع کل ماه مشابه در سال قبل مصرف کرده باشیم یعنی بیست درصد کمتر از دو برابر!
3- ردیف بنزین موتور در روز بعد دو دهم کاهش داشته!!! یعنی از شصت ممیز هفت دهم به شصت ممیز پنج رسیده. آیا بخشی از بنزین ها را پس گرفته اند؟
4- نتیجه میگیریم که عدد محاسبه شده به نوعی پرت و پلا است؟ چون عدد مصرف در روز جاری با جمع کلی ماهانه تقریباً برابر است در حالیکه جمع مصرف ماهانه یک دهم افزایش داشته و جمع مصرف روزانه دو دهم کاهش!
5- آقا این چه روش آمار دادنه؟ چرا از یک ماه و اندی دورهء سهمیه بندی تنها سه چهار روز آنهم به صورت رندوم آمار ارائه شده؟
6- اگر آمار روز آخر تیرماه را به عنوان یک آمار درست بررسی کنیم کمی دچار سورپریز میشویم. مصرف مجموع تیرماه 86 حدود هشت و شش دهم در مقابل یک و هفت دهم سال قبل بوده. حدود پنج برابر؟؟؟؟ این در حالی است که در همان جدول 71 درصد صرفه جویی اعلام شده!!!!
7- قیمت بنزین از هشتاد تومان به صد تومان افزایش داشته. یعنی بیست و پنج درصد افزایش.
8- اثر افزایش قیمت روی مابقی قیمتها قابل محاسبه نیست. چون تاکسی ها هنوز همان کرایه ها را میگیرند. اما با هزار هزار حرف و حدیث و فحش و تحقیر.
9- تعداد اتوبوسها فرقی نکرد
10- به نظرم آخر این قضیه هیچ چیز فرقی نکرد. با ایکس میلیارد هزینه برای توسعه سیستم های سهمیه بندی و چقدر روان فرسایی برای ملت دست آخر دولت که هیچ رقمه حاضر نبود بدون سهمیه بنزین بده قرار شد لیتری 600 با مردم راه بیاد.
11- من هنوز وقت نکردم این دستگاه کاهش مصرف بنزین رو بسازم. شرکت به حدی کار سرم ریخته که وقت تعطیل...
12- شرکت امسال برای سومین سال متوالی از افزایش حقوقم شانه خالی کرد. در حالیکه هزینه های جاری حداقل هفتاد درصد بالا رفته.
13- سه سال پیش یه آپارتمان معمولی نوساز حدود متری سیصد هزار تومن بود. امسال آپارتمان نوساز کمتر از متری یک میلیون و هشتصد وجود نداره.
14- بانک مرکزی آمار تورم از خودش در کرد. چهارده و خورده ای که نسبت به اول سال دو درصد افزایش داشته.
15- اول مرداد ازدواج کردم.
16- اول سال پیش بینی میکردم بتوانم برای آذر ماه همه چیز را برای عروسی مهیا کنم.
17- الان دیگه نه. نمیدونم کی بشه. هیچ گره ای باز نمیشه.
18- محض اطلاع من خیلی آدم مرفه ای هستم. اما گور بابای مخارج. اگر خدا رو نداشتم چی؟ فکر میکنی توی این آشفته بازار کسی دیگر هم بود که دستم بگیرد؟
19- بعد از چهار ماه عدم پرداخت حقوق نود هزار تومن علی الحساب به حسابمون ریخته شد. هورااااااااااااااااااااا
20- به سلامتی آقای راننده!!!!
21- خدایا تو میدونی که من فقط خودت رو دارم.
22- از دفتر آقای رئیس جمهور نامه آمد که موضوع اختراع رو ارجاع داده بود به وزارت علیهء برق آلات. بزک نمیر تو رو جون هر کی دوست داری. بهار در راه است...
23- شرکت از ساخت اولین اختراع حمایت کرد. دارم میرم شاهرود نصبش کنم. بیخیال دولت. بقیه اختراعاتم رو هم با سرمایه گذارهای خصوصی تکمیل میکنم. دولت درگیره برای خدمت به مردم. وقت نداره به این جور محملات مثل اختراعی برای کاهش سوخت فکر کنه.
24- من اصلاً علاقه ندارم دولت به من اثبات کنه که تصورات و آمار و محاسباتم غلطه. خودم میدونم. من فقط به این فکر میکنم که اگر بخوام یه ماشین بخرم. دولت واقعاً چقدر به من حق انتخاب میده؟ خریدن یکی از همین ماشینهای تکراری داخلی که حالم از دیدنشون به هم میخوره؟ یا یه ماشین خارجی به چهار برابر قیمت؟
25- خسته شدم از بس به دنیا فکر کردم. خداوندا ما را از این دنیا جدا کن. دنیایی که مسلمان ترین کشورش سخت ترین جا برای زنده ماندن است... آیا واقعاً ایران یک کشور اسلامی است؟ یا ما فقط ادعا داریم؟

این صفحه را ببینید
http://www.niopdc.ir/HomePage.aspx?TabID=4716&Site=DouranPortal&Lang=fa-IR

No comments: